سلام به همگی. با ترجمهی یک داستان کوتاه مهم در خدمت شما هستیم. پس از شکست راگناروس – ارباب عنصری آتش – و دفع حملهی او به نوردراسیل، سیمایان در کوه هایجال برای شفای زخم درخت جهان دور هم جمع شدند و همزمان به فکر چارهای برای مقابله با تهدید مرگبال برای ازراث بودند. در این بین، ترال و «اژدها روان» نقشی کلیدی برای نابودی همیشگی مرگبال و دفع خطر او و جنونش ایفا میکنند… این داستان کوتاه جذاب مربوط به اکسپنشن فروپاشی (Cataclysm) رو به هیچ وجه از دست ندین!
سلام از ترجمه این داستان بسیار ممنونم و سوالی داشتم بهتره که این کتاب بعد کدوم داستان وارکرافت خونده شه؟(همچنین درخواست داشتم لطفا اگه وقت داشتین زمانی رو برای ترجمه ۴ جلد دیگه سپیده دم سیمایان و وولجین سایه های هورد بزارین)
این داستان کوتاه رو بهتره بعد از کتاب گرگ و میش سیمایان بخونی. کتاب طلوع سیمایان هم براش برنامهای نداریم فعلا. ببینیم چی میشه
ادامه این کمیک منتشر شده بریم زبان اصلیشو بخونیم؟ و اینکه اگه میشه چند تا سایت که کامیک و داستان کوتاه بذاره معرفی کنید؟
این داستان کوتاه بود نه کمیک. ادامهاش هم پراکنده توی بقیه کتابا هست. ما سایت دیگهای رو اینجا تبلیغ نمیکنیم
دمتون گرم….خسته نباشید…و ممنون بابت ترجمه های خوبتون
مرسی بابت این کتاب.فقط،ای کاش یه گروهی هم میزاشتید برای ایجاد یه سایت مثل wowhead البته برای فارسی زبانان.که توش داستان تمام شخصیت هارو بنویسید.
باتشکر.
بازم مثل همیشه عالی
خدا قوت به تیم عالی شما.
دمتون گرم
واقعا خیلی داستان مهم و خوندنی