سلام به همگی. در ادامهی ترجمهی داستانهای کوتاه وارکرفت، رسیدیم به داستان کوتاهی مربوط به شخصیت برجستهی «گن گریمن». رهبر ورگنها و پادشاه گیلنیاس. اما حکایت پیوستن ورگنها به الاینس همونطور که در جریان هستید کمی پیچیده بود. گن گریمن در ابتدا هیچ اعتقادی به این اتحاد نداشت. اما کشته شدن پسرش به دست سیلواناس و کمک الفهای شب به مردمش و از همه مهمتر، نجات جان خودش توسط یک الف شب، کمکم باعث شد نظرش رو عوض کنه. این داستان کوتاه مربوط به اکسپنشن فروپاشی (Cataclysm) میشه و بهتره قبلش حتما کمیک پنج جلدی «نفرین ورگن» که قبلا براتون ترجمه کردیم رو بخونید. ارائههای پرشماری از کالیمدور در راهه و این داستان کوتاه جذاب یکی از اونا به شمار میره. امیدوارم از خوندش لذت ببرید:
[…] برای حضور ورگنها در الاینس گردید. داستان کوتاه «گن گریمن: فرمانروای مردم خویش» که چندی پیش براتون ترجمه کردیم و گذاشتیم، به این […]
سلام من میخاستم تمام داستان وارکرفت رو بخونم ، اما نام و ترتیب تمام کتاب ها و کامیک و… رو نمیدونم . ایا مطالب این سایت همه رو پوشش میده ؟
اگه حوصلهی خوندن تمام کتابها رو نداری، کرونیکل رو بخون. روی سایت هست تا الان دو جلد رو ترجمه کردیم ازش. برای اطلاعات بیشتر به ادمین ما در کانال تلگرام پیام بده، راهنماییت میکنه: t.me/Kalimdor_ir
سلام عليكم
هنوز نخونده تشکر کنم اول.
ممنون بابت زحماتتون. بیصبرانه منتظر ارائه هاتون هستیم??
قربانت. فقط دقت کن اگه کميک نفرين ورگن رو هنوز نخوندی؛ اول اون رو بخون. لینکشو توی پست گذاشتیم.
نه خیالت راحت. اون رو همون موقع که گذاشتی خوندم??